

حق و حقوق ما
با ما چگونه رفتار کنند. بگوییم نمی خواهم و نمی فهمم .از دیگران بخواهیم توضیح دهند . حق داریم افکار خود را عوض و اشتباه کنیم. حق داریم غیر منطقی و کودکانه رفتار کنیم. حق داریم خود را دوست بداریم و آزادانه احساس خود را بیان کنیم و اگر رابطه آزار دهنده بود تمام کنیم . به شیوه ای که می دانیم باعث ایجاد تغییرات در خود شویم. بجای آدم های دیگر برای زندگیشان غصه نخوریم و انتخاب های خاص خود را داشته باشیم و برای دیگران توضیح ندهیم. حق داریم در برابر تقاضای غیر معمول نه بگوییم . حق تغییر عقیده داریم . اگر حرفی زدیم بگوییم اکنون این باور را ندارم. حق داریم نه بشنویم و به ما احترام بگذارند. حق داریم برای زندگی خود تصمیم بگیریم. احساس خود را بروز دهیم و گاهی کمک بگیریم. حق داریم آزادانه نظر خو را بگوییم و سبک زندگی خود را انتخاب کنیم. هنگامی که مورد سو استفاده قرار می گیریم به حق و حقوق خود آگاه نیستیم که این عدم آگاهی باعث باج گیری عاطفی می شود.

من بدام توخوبی . آدم های بی جرئت و ترسو که گاهی صبور و از خود گذشته می گویند. باورهای نهادینه دارند. همه از من بهتر می فهمند. همه بلدند من بلد نیستم. یک آدم بازنده است. احساس ناتوانی ،ناکامی و اظطراب و خشم دارند. از حقوق خودش آگاه نیست. جرات ندارد افکار و احساساتش را به زبان بیاورد می ترسد دوست داشته نشود. مورد تجاوز روحی قرار می گیرد. وحشت شدید از طرد شدن توسط دیگران دارد. فقط دستور می گیرند . کار جدی نمی تواند انجام دهد. اعتماد به نفس کافی ندارد. نیازهای دیگران را در اولویت قرار می دهد و خودش را نادیده می گیرد. احساس ناراحتی نمی کند . حوصله آدم هارا سر می برد. سرمایه گذاری عاطفی بیش از حد می کنند. زبان بدنشان سردرگمی است. صدای لرزان و آرام دارند. وضعیت بدنی پیچیده دارند. تا حد گدایی محبت و توجه رابطه را نگه می دارند. ابتدا رابطه دوست داشتنی است و هر چه بگویی اعتراض نمی کند و فرد مقابل بعدا احساس می کند من در این فرد وجود ندارد و نمی توان روی اش حساب کرد.
من خوبم و تو بدی . حق و حقوق خود را به هر قیمتی به دست می آورند حتی به قیمت پایمال کردن حقوق دیگران . با گروه اول زوج مکمل ناعادلانه تشکیل می دهند و در آخر زندگی به جایی نمی رسد. همه باید مثل من فکر کنند. من همه چیز را می دانم. انعطاف ناپذیر هستند. فاقد مهارت کنترل خشم هستند. در تعاملات حمله می کند. ناکامی و خشم را تجربه می کند.،زیرا همه بله نمی گویند. به شدت خودخواهند . تنها به حقوق خود اهمیت می دهند . خود را ارجح تر از بقیه می داند. به دیگران برچسب می زنند. با صدای نابهنجار صحبت می کنند. کلامشان تحقیر،برچسب زدن ،طعنه و هتاکی است . کلامشان باید و حتما است. در ابتدای رابطه از آنها حساب می برند و بعد از اطرافش پراکنده می شوند.
نه نمی گویند. احساس خشم خود را بروز نمی دهند و از پشت خنجر می زنند. از درون می سوزند. غیر مستقیم خشم خود را بروز می کنند. محل کارش ناراحت شده،زنش را می زند . کسی که گریه ،لج و قهر می کند . شروع ناخودآگاه است. بعدا آگاهانه می شود . کار انجام نمی دهند. در محیط های اداری زیادند. فرد منفعل – پرخاشگر بدون اینکه خشم خود را به شکل واضح نشان دهد، غیر مستقیم لج بازی کرده و کارشکنی می کند. به افرادی که از او موفق ترو خوشبخت تر هستند احساس حسادت می کنند.
من خوبم تو هم خوبی . نگاه یک سویه ندارد. نگاه بیمارگونه ندارد. توانایی ابراز دارد. نمی گذارد حقش پایمال شود و حق کسی را پایمال نمی کند. پرخاش ندارد. از احساسات خودش نمی ترسد. آدم ها را مورد اعتماد می بیند و به احترام می گذارد و احترام می بیند. می گوید همه با ارزش اند. به احساسات خودش و دیگران احترام می گذارد . ابراز احساساتش را خوب انجام می دهد. در صورت خطا، اشتباهش را قبول می کند.اعتماد به نفس بالایی دارد. در کنار دیگران، متکی به خودش است. بوی اعتماد و امنیت می دهد. آدم انعطاف پذیر و متعهدی است. تن صدای محکم و استواری دارد. تماس چشمی برقرار می کند. عین پرخاشگر زل نمی زند. هنگام بیان دیدگاه می گوید: من نظرم این است. من ترجیح می دهم. چطور می توانیم مساله را حل کنیم. با چاشنی مساعدت و همکاری حرف می زند. از کلمات باید استفاده نمی کند. سر اصل مطلب نمی رود. شمرده و واضح صحبت می کند. سرعت کلامش مناسب است. در تاکید از زبان بدن کمک می گیرد. بلندی و تن صدا متعادل است. واژه های مناسب و به جایی به کار می برد. فاصله خودش از دیگران را حفظ می کند. احساساتش را بیان می کند. در مناسب ترین شکل ، بهترین زمان و مکان بیان می کند . اظهار نظر می کند. به مناسب ترین شکل و وجه درخواست کردن را بلد است. می داند در کجا و چه درخواستی را مطرح کند و چرا مطرح اش کند. مهارت نه گفتن را بلد است و جراتمندانه نه می گوید. عمده صدمات بخاطر نه گفتن است. آدم های دلبسته ایمن جراتمند هستند.
1-در صحبت جایگاه آدم هارا در نظر بگیریم و فاصله خود را تنظیم کنیم و تماس چشمی را یاد بگیریم.
2- آرام ،استوار و شمرده حرف بزنیم. زبان بدن خود را با صحبت هماهنگ کنیم. هنگام عصبانیت چهره باید نشان دهد.
3- در نشستن و ایستادن بی قراری نداشته باشیم. روبروی فرد قرار بگیریم تا ارتباط چشمی داشته باشیم.
آدم جراتمند سیستم ارزش هایش را می شناسد. اگر نمی خواهید کاری انجام دهید و تقاضایی دارند. نخست به سیستم ارزش های خود رجوع کنید که در درون خود بله یا نه می گویید.، مثال می خواهم فکر کنم الان جواب ندارم و زمان نیاز دارم. اگر نفهمد می پرسد بیشتر توضیح بده و توضیح می خواهد. مرحله بعد بررسی ،نتیجه گیری و فکر اعلام موضع است. برخورد همدلانه بخش اول اعلام موضع است. فردی می گوید ده میلیون پول نیاز دارم. پاسخ : درک می کنم به این مبلغ نیاز داری. من خودم سه تا چهار روز آینده با این مبلغ کار دارم. نمی توانم بدهم. مرحله بعدی بیان قاطعانه تصمیم است. من درک می کنم نیاز داری. اما ارزش های من برایم مهم است . نمی توانم جوابگوی تو باشم. در صورت سماجت محیط را ترک کنید.
دچار افسردگی ، ناکامی و رنج دیدگی می شویم. روابط بین فردی بهم می خورد. مشکلات فیزیکی و روحی بروز می کند.
ترس از دست دادن فرد یا موقعیت. احساس گناه. بخاطر دیده شدن نه نمی گوییم تا احساس مهم بودن دست بدهد.

این پیام فقط یکبار برای شما نمایش داده خواهد شد.
در صورت رد کردن پیام میتوانید از کلید ثبت نام در انتهای صفحه سایت اقدام به ثبت نام و عضویت نمایید.
2 Comments
سلام
مطالب بسیار شیوا و شیرین و با بیان قابل احترام و سنجدیده مطرح شدند.
امیدوارم پذیرای سپاس من باشید به خاطر نشر خوبی ها افکار و نگاهتان
درود
سپاس از توجه شما