روانشناس سوئیسی ،کارل یونگ در فعالیت های درمانی خود متوجه شده بود که ماندالاها تاثیر جادویی دارند ،آشفتگی های روان را کاهش داده و در آن نظم ایجاد می کنند و اغلب تاثیراتی روی افراد می گذارند که بعدها مشخص می شود.
ماندالاها به این دلیل نتیجه بخش هستند که به ذهن ناهشیار آزادی می دهند و به این ترتیب آنچه را که به زیر رفته است ، به سطح می آورند. نقش و نگارهایی مانند تخم مرغ ، گل نیلوفر ، ستاره ، خورشید ، مار ، قلعه ، شهر ،چشم و… بدون هیچ دلیل روشنی در ماندالاها قرار میگیرند ولی نشان دهنده فرایندهایی هستند که در سطوح عمیق ذهن هوشیار فرد وجود دارند. به عقیده یونگ وقتی فرد بتواند تعریف با معنایی از یک ماندالا ارائه کند ، روند درمان آغاز می شود و این یک قدم در راه رسیدن به تفرد است .
بنابراین برای رسیدن به سطوح زیرین روان خود فقط احتیاج به کاغذ و قلم داریم تا بتوانیم با ناهشیار خود مواجه شویم !
برای رسم یک ماندالا اصلا به مهارت داشتن در نقاشی احتیاجی نیست ، چرا که در دنیا هرکسی با هرنوع توانایی ای قادر به ترسیم آن است . برای شروع کار و آشنایی بیشتر با ماندالا می توان از رنگ آمیزی آن شروع کرد . رنگ آمیزی ماندالا برای هر رده ی سنی مناسب می باشد و افزایش دهنده احساس آرامش در فرد است . در زیر چند نمونه ماندالا قرار دارد که می توانید آن را به وسیله برنامه paint رنگ آمیزی کنید و یا اینکه می توانید آن ها را پرینت گرفته ، رنگ آمیزی کنید و برای ما ارسال کنید . تا ما بتوانیم تفسیری مختصر از آنچه که انجام داده اید به شما ارائه دهیم .
تعبیر ماندالا به نمایندگی از جهان خودش : ماندالا هم جهان کوچک (بدن) است و هم دنیا و همه ی ما بخشی از آن نقاشی پیچیده هستیم. ماندالا بیش از تصویری است که با چشمان ما دیده می شود. لحظه ای واقعی در زمان است؛ که می تواند به عنوان وسیله ای برای کشف هنر، دانش، مذهب و زندگی خود استفاده می شود.
ماندالا نماد حصر فضاي مقدس و رسوخ به مرکز مقدس، تمامیت، عالم اصغر، عقل کیهانی و یکپارچگی است. از نظر کیفی ماندالا مظهر روح و از نظر کمی مظهر هستی است. مربع هاي متناوب نشان دهندة اصل هاي مکمل و ثنوي عالم هستند و کل ماندالا مظهر برقراري دوبارة دارماي کیهانی و زیارت روح است. به صورت نمادین، روح عالم است و شکل ترسیمی و آیینی پوروشا میباشد. مرکز، خورشید یا دروازه آسمان است و ابزار دستیابی به ملکوت به شمار میرود. فن فرانتس کارکرد ماندالا را در دو مورد خلاصه میکند. ابتدا بازگرداندن نظمی که پیش از این وجود داشته است و دوم خلق و بیان آنچه قبلاً موجود نبوده است. از نظر او کارکرد دوم اهمیت بیشتري دارد. بنابراین ماندالا خلّاق و آفریننده است و با خدا وجه اشتراکی دارد. (یونگ، 1377 :341)
در ماندالا مربع، نماد سکون و ثبات در مکان، و دایره، نماد حرکت و خلاقیت به ویژه در دایرة زمان است. البته دایره میتواند مفهوم مکان را نیز در خود داشته باشد. ماندالا همیشه اشاره به مفهوم مرکز دارد و به طور خلاصه ترکیب جنبههاي دوگانگی و وحدت است. (شمیسا، 1383 :202)
ماندالا – دایره ماندالا واژهاي سانسکریتی است که از ریشۀ «ماندا» به معناي ذات یا جوهر و پسوند «لا» به معناي ظرف یا در بردارنده، گرفته شده است؛ از اینرو «ظرف جوهر» معنا میدهد و یک کهنالگوي تام محسوب میشود. (پاینده، 1385 :194)
همچنین این لغت در معناي دایره به کار رفته است و منظور از آن نوعی دایرة سحرآمیز است. دایره، نماد روح است و افلاطون خود روح را همانند یک کره میانگاشت. این کهنالگو اولین و کهنترین صورت آرکیتایپی است. دوایر هممرکز یا صورتهاي دایرهاي در افسانهها و اسطورهها و نقشهاي به جامانده از گذشته، خود را به خوبی نشان داده است.
ماندالا اصولاً دایرهاي است که در چهارگوشی مهار شده است و به نحوي بیانگر کلیت و وحدت شخصیت است. «ماندالا در روانشناسی یونگ یعنی مرکز یک تمامیت روانی؛ یعنی خود به فردیت رسیده و بخشناپذیر و سرانجام رسیدن به همان آگاه رهانندهاي که کیمیاگران نیز در حجرههاي تاریک رازآمیز جستجو کردهاند.» (یاوري، 1374 :104)
ماندالا در سرزمینهاي شرقی قدمتی دیرینه دارد و از آغاز مورد توجه قرار گرفته است. اصل ماندالا از دین هندو است؛ ولی در آیین بودا هم کاربرد زیادي پیدا کرده است که شامل یک جدول هندسی مورد استفاده در ادیان بودا و هندو است و به عنوان نمادي براي جهان هستی به کار میرود. عرفاي اسلامی نیز هر یک به نحوي به این صورت کهن الگویی ابراز علاقه کردهاند. گاه آن را «چشم فلسفی» خوانده اند و گاهی نیز به آن «آیینۀ فرزانگی» میگویند. ماندالا اغلب به شکلهاي مختلفی خود را نشان میدهد. «بیشتر ماندالا به صورت گل، صلیب یا چرخ جلوه میکند». (شایگان، 1381 :192)
ماندالا در واقع :
* نمادهای کهن الگوی درونی را یکپارچه می کند.
* فاصله هشیار و ناهشیار را کم می کند.
* فرد به یکپارچگی که همان تفرد و وضعیت منحصر به فرد خویش است دست پیدا می کند.
* کسانی که به ماندالا معتقدند، به عنوان روشی سنتی برای ایجاد رابطه با ریتم ناخودآگاه جمعی خود به آن عمل می کنند و به این طریق به صور درونی و کهن خود نزدیک می شوند. برخی از یونگین ها معتقدند ماندالا در فرایند انتقال ،شفا می بخشد ؛ زمانی که ego (خود) از هم می پاشد یا در خطر متلاشی شدن قرار می گیرد، ماندالا ارتباط جدیدی از ego و خود می آفریند. در واقع ماندالا مانند یک وسیله فرافکن عمل می کند و مسائل درونی را بیرون میریزد.
* هرکس ماندالای خود را دارد که می تواند توسط خود فرد خلق شود و در نقاشی و فعالیت های هنری او شکل گیرد و کشف و تجربه ی آن تاثیرات آرامش بخشی به وجود می آورد. ماندالا نمادی از کلیت و یکپارچگی جوهره وجود انسانی است که در فعالیت های هنر درمانی تجسم پیدا می کند.
یونگ با تعریفی که از خودآگاه و ناخودآگاه ارائه – داد و با تقسیمبندي ذهن انسان به من، حافظۀ فردي و حافظۀ جمعی، اذعان داشت که تمام انسانها خاطراتی دارند که متعلق به کل افراد بشري است. این خاطرات، که در بخش حافظۀ جمعی واقع هستند، صورت مثالی نام دارند. (یونگ، 1368 :15) .
پیروان یونگ “ماندالا” را به عنوان محرک و انگیزشی درونی برای خلاقیت می دانند که گسترش و بازنمایی آن به رشد و تعالی درونی می انجامد و تمثیل ها و سابقه آن در ناخودآگاه جمعی هرکسی وجود دارد( به صورت ارثی).
تعبیر ماندالا به نمایندگی از جهان خودش : ماندالا هم جهان کوچک (بدن) است و هم دنیا و همه ی ما بخشی از آن نقاشی پیچیده هستیم. ماندالا بیش از تصویری است که با چشمان ما دیده می شود. لحظه ای واقعی در زمان است؛ که می تواند به عنوان وسیله ای برای کشف هنر، دانش، مذهب و زندگی خود استفاده می شود.
ماندالا شامل دایره المعارف و نقشه ی راه تا بی نهایت است. کارل یونگ معتقد است که نماد ماندالا یک پناه امن از مصالحه ی داخلی و تمامیت است. ترکیبی از عناصر مشخص در یک طرح واحد است که ماهیت اصلی وجود را نشان می دهد. یونگ از ماندالا برای رشد شخصی خود استفاده می کرد و در مورد تجربیاتش نوشت.
ماندالا شامل پنج فضیلت است:
1. معلم
2. پیام
3. مخاطبان
4. زمان
5. مکان
نماد و كهن الگوي «ماندالا» توسط اين دانشمند در حوزه روانشناسي فرهنگ و اديان شناخته و تفسير شد. ا وتوانست بسياري از عناصر مهم ضمير نا خوداگاه را كه «كهن الگو ها» نام داشتند بشناسد و زبان درك ضمير نا خود اگاه را از طريق سمبل شناسي مي دانست.
اين كهن الگو ها ويا سمبل ها و نمادها از ديد او در انسانها جنبه همه گير و جهاني دارند در واقع مانند الگو هايي در بين همه اقوام با خصوصيات مشترك در طول تاريخ تكرار مي شوند. يعني اكثر اقوام بشري داراي كهن الگو هاي مشتركي هستند كه در زير خاك حافظه نيمه هوشيارشان پنهان است. كه بوسيله ضمير نا خود اگاه اين نماد ها درك و شناخته مي شوند و لازمه درك ان داشتن شعور باطني شفاف وتوجهات عميق به معنويت ، ماوراء طبيعه و هنر است تا كه درك شوند.
نماد ماندالا يكي از نمادهايي است ، كه نشانهاي بارزي از معنويت را در خود جاي داده و هر قومي با اين كهن الگوها و نمادها قادر به ادامه زندگي فرهنگي و رواني خود است. فعاليت س. گ. يونگ در زمان حياتش بيشتر معطوف مو ضوعات فرهنگ هاي شرقي بوده . از ديد يونگ نقش و كاربرد نماد ماندالا ، سازمان دهي و نظم به روان و وحدت بخشي به نيروهاي دروني و تمركز بر خويشتن و ازادسازي روان از اشفتگي و به هم ريختگي است .
هر فرهنگي و مذهبي در گذشته مانند جزيره ايي محدود به خود مي زيست وتا حدود زيادي قادر به حفظ استقلال خود بود و با درگيري و جنگها به اين استقلال مقداري لطمه مي خورده اما در بيشتر مواقع كليت محفوظ مي ماند. اما با گسترش وسايل ارتباطات جمعي و تاثيرگذاري تبليغات مصرف گرايي و به حساب نياوردن فرهنگها و ترويج جهان بيني مدگرايانه دنياي مدرن و ترويج سطحي انديشي در جهان امروزي روز به روز نقش اين نمادها در فرهنگ ها رو به ضعف مي نهد و عوارض اين پديده ايجادشدن بحران هويت ملت هاست كه با با عدم شناخت فرهنگ خود دچار سردرگمي ميشوند و تنها ملتي با شناخت نمادهاي فرهنگي و مذهبي اش و توجه به انها قادر به دوام و ادامه بقاء است.
پژوهى هاى علمى نشان مى دهد روش هاى هنرى و هنر درمانى ظرفيت هاى پيشگيرانه ى خوبى دارد كه مى تواند انرژى منفى را پالايش دهد و به خودسازى شما يا در درمان و رفع مشكلات روحي كمكتان كند
ماندالا درمانى يكى از اقسام هنرهايى است كه كارل يونگ بدان پرداخته و نتايج بسيار مثبت و برجسته اى از آن تا كنون به اثبات رسيده
بنابر اين چنانچه به دنبال روشى موثر براى شفاى كالبد ها هستيد نقاشى و رنگ اميزى طرح هاى ماندالا را در اولويت قرار دهيد .
این پیام فقط یکبار برای شما نمایش داده خواهد شد.
در صورت رد کردن پیام میتوانید از کلید ثبت نام در انتهای صفحه سایت اقدام به ثبت نام و عضویت نمایید.