نمونههایی از اختلالات اضطرابی عبارتند از:
اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
انجمن روانپزشکی آمریکا GAD را به عنوان نگرانی نامتناسبی که زندگی روزمره را مختل میکند تعریف میکند.
افراد همچنین ممکن است علائم فیزیکی از جمله موارد زیر را تجربه کنند:
* بی قراری
* خستگی
* عضلات منقبض
* خواب منقطع
حملات علائم اضطراب لزوماً به یک محرک خاص در افراد مبتلا به GAD نیاز ندارد.
این افراد ممکن است در مواجهه با موقعیتهای روزمره که خطر مستقیمیندارند، مانند کارهای خانگی یا قرار ملاقات، اضطراب مفرط را تجربه کنند. یک فرد مبتلا به GAD گاهی اوقات بدون هیچ محرکی احساس اضطراب میکند.
اختلالات پانیک (ترس)
افراد مبتلا به اختلال هراس یا پانیک به طور منظم حملات پانیک را تجربه میکنند که شامل وحشت ناگهانی و طاقت فرسا یا احساس فاجعه و مرگ قریب الوقوع است.
فوبیاها
انواع مختلفی از فوبیا وجود دارد:
فوبیای ساده:
این نوع فوبیا میتواند شامل ترس نامتناسب از اشیاء، سناریوها یا حیوانات و حشرات خاص باشد. ترس از عنکبوت یک مثال رایج است.
فوبیای اجتماعی:
گاهی اوقات به عنوان اضطراب اجتماعی شناخته میشود، این فوبیا شامل ترس از قرار گرفتن در معرض قضاوت دیگران است. افراد مبتلا به فوبیای اجتماعی اغلب از قرار گرفتن در معرض محیطهای اجتماعی فرار میکنند.
آگورافوبیا:
این اصطلاح به ترس از موقعیتهایی اشاره میکند که دور شدن از آن ممکن است دشوار باشد، مانند قرار گرفتن در آسانسور یا ترس از هواپیما. بسیاری از مردم این فوبیا را با ترس از بیرون بودن اشتباه میگیرند.
فوبیاها عمیقاً شخصی هستند و پزشکان هنوز هم انواع آن را نمیشناسند. شاید هزاران فوبیا وجود داشته باشد و چیزی که شاید برای یک فرد غیرعادی به نظر برسد، ممکن است مشکلی جدی باشد که بر زندگی روزمره فرد غالب است.
اختلال وسواس اجباری (OCD)
افراد مبتلا به OCD دارای وسواس و اجبار هستند. به عبارت دیگر، آنها افکار مستمر و استرس زا و میل قوی برای انجام کارهای تکراری مانند شستن دستها را تجربه میکنند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
PTSD میتواند پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد شدید استرس زا یا آسیب زا رخ دهد.
در طول این نوع رویداد، فرد فکر میکند که زندگی خود یا زندگی دیگران در خطر است. آنها ممکن است احساس ترس کنند یا حس کنند کنترلی بر آنچه در حال وقوع است ندارند.
احساسات تروما و ترس ممکن است بعدها به ایجاد PTSD منجر شود.
اختلالات خلقی
افراد همچنین ممکن است به اختلالات خلقی مانند اختلالات عاطفی یا اختلالات افسردگی مبتلا شوند.
افراد مبتلا به این شرایط تغییرات قابل توجهی در خلق و خوی خود دارند که معمولاً شامل شیدایی با دوره پر انرژی و شادی یا افسردگی همراه است. نمونههایی از اختلالات خلقی عبارتند از:
* افسردگی اساسی:
فرد مبتلا به افسردگی اساسی، خلق و خوی ضعیفی (بداخلاقی) را تجربه میکند و علاقه خود را به فعالیتها و رویدادهایی که قبلاً از آنها لذت میبرد را از دست میدهد. این افراد میتوانند دورههای طولانی غم و اندوه یا ناراحتی شدید را تجربه کنند.
* اختلال دوقطبی:
فرد مبتلا به اختلال دوقطبی تغییرات غیرمعمولی را در خلق و خو، سطح انرژی، سطح فعالیت و توانایی ادامه زندگی خود تجربه میکند.
دورههای روحیه خیلی بالا به عنوان فازهای شیدایی شناخته میشوند، در حالی که فازهای افسردگی باعث بداخلاقی میشوند.
* اختلال افسردگی فصلی (SAD):
کاهش محرکهای نور روز در طول ماههای پاییز، زمستان و اوایل بهار باعث این نوع افسردگی اساسی میشود. این نوع افسردگی بیشتر در کشورهای دور از خط استوا رایج است.
* اختلالات اسکیزوفرنی:
مقامات سلامتی روان هنوز در حال تلاش برای تعیین این موضوع هستند که آیا اسکیزوفرنی یک اختلال منفرد است یا گروهی از بیماریهای مرتبط ؟ این اختلال یک بیماری خیلی پیچیده است.
به گفته NIMH، نشانههای اسکیزوفرنی معمولاً بین سنین 16 تا 30 سالگی ایجاد میشود. فرد افکاری خواهد داشت که تکه تکه به نظر میرسند و همچنین ممکن است پردازش اطلاعات برایشان سخت باشد.
اسکیزوفرنی علائم منفی و مثبت دارد. علائم مثبت شامل هذیان، اختلالات فکری و توهم است. علائم منفی شامل کناره گیری، عدم انگیزه و خلق و خوی نامناسب است.